نرخ تبدیل چیست؟ + نقش Conversation Rate در افزایش فروش
تاریخ انتشار:15 شهریور 1404
تعداد بازدید:0 نفر
وقتی حرف از موفقیت یک سایت یا فروشگاه اینترنتی میشود، همه اول از تعداد بازدیدکنندهها صحبت میکنند. اما واقعیت این است که بازدید بالا بهتنهایی هیچ ارزشی ندارد اگر به مشتری یا فروش منجر نشود. اینجاست که مفهوم نرخ تبدیل چیست وارد ماجرا میشود. نرخ تبدیل یعنی چند نفر از کسانی که وارد سایت شما میشوند، دست به اقدام موردنظر شما میزنند؛ مثل خرید، پر کردن فرم یا حتی کلیک روی یک دکمه. هرچه این عدد بالاتر باشد، یعنی سایت شما بهتر توانسته اعتماد کاربر را جلب کند.
برای یک کسبوکار، دانستن نرخ تبدیل مثل داشتن یک قطبنماست. شما میفهمید کدام بخش از سایت یا تبلیغاتتان درست کار میکند و کدام بخش نیاز به اصلاح دارد. شاید سایتی روزانه هزار بازدید داشته باشد، اما اگر فقط ده نفر خرید کنند، یعنی جایی از مسیر ایراد دارد. در مقابل، سایتی با نصف این بازدیدها اما با نرخ تبدیل بالا، سود بیشتری خواهد داشت. به همین دلیل است که نرخ تبدیل یکی از مهمترین شاخصها در بازاریابی دیجیتال به شمار میرود. در این مقاله قرار است خیلی ساده توضیح بدهیم نرخ تبدیل چیست، چرا اهمیت دارد و چه روشهایی برای بهبود آن وجود دارد.
نرخ تبدیل چیست؟
نرخ تبدیل یا Conversion Rate یکی از مهمترین شاخصهایی است که به شما نشان میدهد وبسایت یا کمپین بازاریابیتان تا چه اندازه موفق عمل کرده است. در سادهترین تعریف، نرخ تبدیل درصدی از کاربرانی است که پس از ورود به سایت، اقدام موردنظر شما را انجام میدهند. این اقدام میتواند خرید یک محصول باشد، یا حتی کارهای سادهتر مثل ثبتنام در خبرنامه، دانلود یک فایل یا پر کردن فرم تماس. در نرخ تبدیل در واقع دنبال این هستیم که بفهمیم از بین تمام بازدیدکنندگان، چند نفر همان کاری را کردهاند که ما از آنها انتظار داشتیم. هرچه این عدد بزرگتر باشد، یعنی عملکرد سایت و استراتژی بازاریابی بهتر بوده است.
فرمول محاسبه نرخ تبدیل
نرخ تبدیل به شکل زیر محاسبه میشود: نرخ تبدیل (Conversation Rate) = (تعداد اقدامات موفق ÷ تعداد کل بازدیدکنندگان) × ۱۰۰ برای مثال فرض کنید وبسایت شما در یک ماه ۱۰٬۰۰۰ بازدید داشته است و از بین آنها ۵۰۰ نفر خرید انجام دادهاند. در این حالت نرخ تبدیل شما ۵٪ خواهد بود. این یعنی از هر ۱۰۰ نفر بازدیدکننده، ۵ نفر به مشتری واقعی تبدیل شدهاند.
مثال عملی
تصور کنید یک فروشگاه اینترنتی لوازم خانگی دارید. در یک کمپین تبلیغاتی، ۲۰۰۰ نفر وارد صفحه لندینگ محصول شما میشوند. اگر ۱۰۰ نفر از این افراد خرید انجام دهند، نرخ تبدیل آن کمپین ۵٪ خواهد بود. حالا اگر در یک وبسایت محتوایی همین ۲۰۰۰ نفر وارد شوند و ۴۰۰ نفر در خبرنامه ثبتنام کنند، نرخ تبدیل ۲۰٪ خواهد بود. این نشان میدهد نرخ تبدیل همیشه بسته به هدف شما متفاوت است.
فروشگاه اینترنتی: نرخ تبدیل معمولاً بر اساس تعداد خریدها نسبت به بازدیدکنندگان سنجیده میشود.
وبسایت محتوایی: اینجا تبدیل میتواند شامل ثبتنام در خبرنامه، دانلود فایل یا کلیک روی تبلیغات باشد.
لندینگ پیج تبلیغاتی: نرخ تبدیل بیشتر بر اساس پر کردن فرم یا کلیک رویCTA (Call to Action) محاسبه میشود.
اپلیکیشنها: نصب یا ثبتنام کاربران جدید میتواند معیار نرخ تبدیل باشد.
در هر کدام از این موقعیتها، تعریف "تبدیل" متفاوت است، اما هدف نهایی همیشه یکی است: افزایش تعداد کاربرانی که اقدام ارزشمند انجام میدهند.
جدول مقایسهای نرخ تبدیل در صنایع مختلف
صنعت
اقدام موردنظر
میانگین نرخ تبدیل جهانی
فروشگاه اینترنتی مد و پوشاک
خرید محصول
۱.۵٪تا ۳٪
وبسایتهای آموزشی
ثبتنام در دوره یا دانلود فایل
۵٪تا ۱۰٪
لندینگ پیج خدمات مالی
پر کردن فرم درخواست
۷٪تا ۱۲٪
اپلیکیشنهای موبایل
نصب اپلیکیشن
۲٪تا ۵٪
فروشگاه اینترنتی لوازم دیجیتال
خرید آنلاین
۱٪تا ۲٪
این جدول به خوبی نشان میدهد که نرخ تبدیل در صنایع مختلف میتواند تفاوت زیادی داشته باشد.
چرا نرخ تبدیل برای کسبوکارها مهم است؟
اگر بخواهیم ساده بگوییم، نرخ تبدیل قلب تپنده هر کسبوکار آنلاین است. چون این شاخص دقیقاً نشان میدهد که تمام تلاشهای شما برای بازاریابی، جذب کاربر و تولید محتوا، چقدر به نتیجه واقعی منجر شده است. شما میتوانید میلیونها تومان برای تبلیغات کلیکی هزینه کنید یا ساعتها وقت صرف تولید محتوا کنید، اما اگر در نهایت بازدیدکنندگان هیچ اقدامی نکنند، همه این تلاشها بیثمر خواهد بود. درست مثل مغازهای که صدها نفر هر روز از جلوی ویترین آن عبور میکنند، اما هیچکدام وارد مغازه نمیشوند یا خریدی انجام نمیدهند.
نقش نرخ تبدیل در رشد فروش
برای درک بهتر، یک مثال عددی ساده بزنیم. تصور کنید دو فروشگاه اینترنتی داریم که هر کدام روزانه ۵۰۰۰ بازدیدکننده دارند. فروشگاه اول نرخ تبدیل ۲٪ دارد، یعنی تنها ۱۰۰ نفر خرید میکنند. اما فروشگاه دوم نرخ تبدیل ۵٪ دارد، یعنی ۲۵۰ نفر خرید انجام میدهند. حالا فکر کنید هر خرید به طور متوسط ۵۰۰ هزار تومان ارزش داشته باشد. در فروشگاه اول، فروش روزانه حدود ۵۰ میلیون تومان خواهد بود. در فروشگاه دوم، همین تعداد بازدیدکننده منجر به فروش ۱۲۵ میلیون تومانی میشود. یعنی فقط با بهبود نرخ تبدیل، فروش دو و نیم برابر افزایش پیدا کرده است، بدون اینکه حتی یک بازدیدکننده اضافه شده باشد. این مثال نشان میدهد که تمرکز روی نرخ تبدیل چقدر حیاتی است. بسیاری از کسبوکارها تمام انرژی خود را روی افزایش ترافیک میگذارند، در حالیکه بهبود نرخ تبدیل در کوتاهمدت میتواند نتایج چشمگیرتری ایجاد کند.
تأثیر مستقیم بر ROI
یکی دیگر از دلایلی که نرخ تبدیل اهمیت دارد، ارتباط مستقیم آن با ROI یا بازگشت سرمایه است. ROI نشان میدهد که هر واحد هزینهای که برای بازاریابی خرج کردهاید، چه میزان سود به همراه داشته است. فرض کنید برای یک کمپین تبلیغاتی ۱۰ میلیون تومان هزینه میکنید. اگر نرخ تبدیل فقط ۱٪ باشد، شاید درآمد شما به سختی به اندازه هزینه تبلیغات برسد. اما اگر همان کمپین با اصلاح طراحی لندینگ پیج یا بهبود CTA به نرخ تبدیل ۳٪ برسد، درآمد شما میتواند چند برابر شود و سود واقعی نصیبتان شود. این یعنی همان تبلیغ و همان بودجه، فقط به خاطر بهینهسازی نرخ تبدیل، بازدهی بهتری داشته است. در دنیای رقابتی امروز، هیچ کسبوکاری نمیتواند بدون توجه به ROI دوام بیاورد. نرخ تبدیل بالا یعنی استفاده بهینه از منابع و سرمایهگذاری هوشمندانهتر.
تفاوت سایتهایی با نرخ تبدیل بالا و پایین
سایتهایی که نرخ تبدیل پایینی دارند، معمولاً مشکلات مشترکی دارند: طراحی ضعیف، دکمههای CTA نامشخص، محتوای غیرجذاب یا نبود حس اعتماد. چنین سایتهایی حتی اگر بازدیدکننده زیادی جذب کنند، نمیتوانند فروش یا مشتری وفادار ایجاد کنند. در مقابل، سایتهایی که نرخ تبدیل بالایی دارند، تجربه کاربری ساده و روان، CTAهای شفاف و جذاب و محتوای متقاعدکننده در اختیار کاربر میگذارند. این سایتها نهتنها فروش بیشتری تجربه میکنند، بلکه مشتریان وفادارتری نیز جذب میکنند. مشتریانی که یک بار خرید کردهاند، احتمال بیشتری دارد دوباره برگردند و همین چرخه رشد پایدار را تضمین میکند.
استفاده از آمار معتبر
طبق گزارشHubSpot، میانگین نرخ تبدیل صفحات فرود در سطح جهانی حدود ۹.۷٪ است، اما در بسیاری از صنایع این عدد کمتر از ۳٪ گزارش شده است. این آمار نشان میدهد که هیچ عدد ثابتی برای همه وجود ندارد و نرخ تبدیل باید متناسب با صنعت و هدف کسبوکار سنجیده شود. نکته مهم این است که حتی یک تغییر کوچک در نرخ تبدیل، تأثیر بسیار بزرگی بر درآمد خواهد داشت. افزایش نرخ تبدیل از ۲٪ به ۳٪ شاید در نگاه اول کم به نظر برسد، اما وقتی روی حجم بالای بازدیدکننده ضرب شود، میتواند سود شما را چند برابر کند. به همین دلیل مدیران هوشمند به جای تمرکز صرف بر افزایش ترافیک، روی بهبود نرخ تبدیل سرمایهگذاری میکنند، چون بازدهی سریعتر و پایدارتر دارد.
عوامل مؤثر بر نرخ تبدیل
نرخ تبدیل بهعنوان یکی از مهمترین شاخصهای بازاریابی دیجیتال، تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد. این عوامل میتوانند مستقیم یا غیرمستقیم بر رفتار کاربر اثر بگذارند و تصمیم او برای خرید، ثبتنام یا کلیک روی یک دکمه را تغییر دهند. در ادامه مهمترین عواملی که بیشترین نقش را در افزایش یا کاهش نرخ تبدیل دارند، بررسی میکنیم.
۱. طراحی تجربه کاربری (UX)
اولین چیزی که کاربر هنگام ورود به سایت با آن مواجه میشود، طراحی و تجربه کاربری است. اگر سایت شما ظاهری نامرتب داشته باشد یا کاربر برای پیدا کردن محصول موردنظرش سردرگم شود، احتمال اینکه اقدام نهایی را انجام دهد بسیار کم خواهد بود. یک طراحی ساده، منظم و کاربرپسند باعث میشود کاربر راحتتر به هدفش برسد و همین موضوع نرخ تبدیل را افزایش میدهد. برای مثال، تغییر رنگ و محل دکمه CTA در بسیاری از کسبوکارها تا ۲۰٪ افزایش نرخ تبدیل به همراه داشته است.
۲. سرعت سایت
هیچ چیز به اندازه کندی سایت نمیتواند کاربر را فراری دهد. تحقیقات نشان میدهد بیش از ۵۰٪ کاربران اگر سایتی بیشتر از ۳ ثانیه برای بارگذاری زمان ببرد، آن را ترک میکنند. بنابراین سرعت سایت مستقیماً بر نرخ تبدیل تأثیر دارد. استفاده از هاست قدرتمند، فشردهسازی تصاویر و بهینهسازی کدها از جمله اقداماتی است که سرعت بارگذاری را افزایش داده و در نهایت باعث بهبود نرخ تبدیل میشود.
کاربر برای رفع نیازش وارد سایت شما میشود و محتوای خوب همان چیزی است که او را متقاعد میکند اقدامی انجام دهد. محتوای ارزشمند و بهینهشده برای موتورهای جستجو، به شما کمک میکند مخاطب هدفمند جذب کنید. وقتی کاربر دقیقاً همان اطلاعاتی را که به دنبالش بوده در سایت شما پیدا کند، احتمال خرید یا تعامل او بیشتر خواهد شد. بنابراین تولید محتوای حرفهای یکی از پایههای اصلی بهبود نرخ تبدیل است.
۴. اعتمادسازی
کاربران برای اینکه دست به خرید یا ثبتنام بزنند، باید به سایت شما اعتماد داشته باشند. وجود اینماد، گواهی SSL (https)، ارائه ضمانت بازگشت وجه، نمایش نظرات و رضایت مشتریان قبلی همگی به ایجاد حس اعتماد کمک میکنند. اعتمادسازی بهویژه در فروشگاههای اینترنتی اهمیت زیادی دارد و میتواند نرخ تبدیل را به شکل چشمگیری افزایش دهد.
۵. سئو و ترافیک هدفمند
سئو سایت یا بهینهسازی موتورهای جستجو، نقش مهمی در جذب بازدیدکنندگان هدفمند دارد. وقتی کاربری با جستجوی کلمه کلیدی مرتبط وارد سایت میشود، احتمال بیشتری دارد که اقدام موردنظر را انجام دهد. برای مثال، کاربری که عبارت "خرید کفش ورزشی مردانه" را جستجو کرده و وارد فروشگاه کفش میشود، بسیار آمادهتر برای خرید است تا فردی که از یک تبلیغ عمومی وارد شده است. بنابراین ترافیک هدفمند بهطور مستقیم باعث افزایش نرخ تبدیل میشود.
طراحی ساده و منظم باعث راحتی کاربر و افزایش تعامل میشود.
سرعت سایت
بسیار بالا
سایت کند باعث خروج سریع کاربران و کاهش تبدیل میشود.
محتوای بهینهشده
متوسط تا بالا
محتوای مفید و مرتبط اعتماد کاربر را جلب کرده و او را به اقدام تشویق میکند.
اعتمادسازی
بالا
نماد اعتماد، گواهی SSL و رضایت مشتریان نقش کلیدی در ایجاد اطمینان دارند.
سئو و ترافیک هدفمند
بسیار بالا
جذب کاربرانی که دقیقاً به دنبال محصولات شما هستند، شانس تبدیل را افزایش میدهد.
روشهای بهینهسازی نرخ تبدیل (CRO)
بهینهسازی نرخ تبدیل یا همان Conversion Rate Optimization فرآیندی است که به شما کمک میکند از همان ترافیکی که دارید، بیشترین نتیجه را بگیرید. به زبان ساده یعنی به جای اینکه صرفاً به دنبال جذب بازدید بیشتر باشید، کاری کنید درصد بیشتری از همین بازدیدکنندگان به مشتری یا کاربر فعال تبدیل شوند. برای رسیدن به این هدف، روشها و تکنیکهای متنوعی وجود دارد که در ادامه به مهمترین آنها میپردازیم.
1. A/B تست و نقش آن در CRO
A/B تست یکی از قدرتمندترین ابزارها برای بهبود نرخ تبدیل است. در این روش، شما دو نسخه متفاوت از یک صفحه، فرم یا دکمه CTA طراحی میکنید و آن را به بخشهای مختلفی از کاربران نشان میدهید. سپس بر اساس نتایج، متوجه میشوید کدام نسخه عملکرد بهتری دارد.
برای مثال، تصور کنید رنگ دکمه "خرید" در سایت شما سبز است. شما میتوانید نسخه دیگری با رنگ نارنجی طراحی کنید و رفتار کاربران را مقایسه کنید. اگر نرخ کلیک روی دکمه نارنجی بیشتر بود، میتوانید آن را بهعنوان نسخه اصلی انتخاب کنید. این تستها در ظاهر ساده به نظر میرسند، اما میتوانند تا دهها درصد نرخ تبدیل را افزایش دهند.
2. بهینهسازی لندینگ پیج
لندینگ پیج یا صفحه فرود جایی است که کاربر پس از کلیک روی یک تبلیغ یا لینک وارد آن میشود. این صفحه نقش کلیدی در تصمیم کاربر دارد. یک لندینگ پیج موفق باید ساده، هدفمند و شفاف باشد.
عنوان اصلی (Headline) باید کاملاً روشن و جذاب باشد.
توضیحات کوتاه و قانعکننده ارائه شود.
تنها یک CTA مشخص وجود داشته باشد (برای جلوگیری از حواسپرتی).
المانهای بصری مثل تصاویر یا ویدئو بهدرستی استفاده شوند.
تحقیقات نشان دادهاند لندینگ پیجهایی که فقط یک هدف مشخص دارند، نرخ تبدیل بالاتری نسبت به صفحات شلوغ و چندمنظوره دارند.
3. بهینهسازی فرمها (کوتاهسازی و سادهسازی)
فرمهای طولانی یکی از بزرگترین موانع در مسیر کاربر هستند. وقتی کاربر با فرمی مواجه میشود که باید دهها فیلد مختلف را پر کند، معمولاً در میانه کار منصرف میشود. بهترین کار این است که فرمها را کوتاه و ساده طراحی کنید. برای مثال، اگر هدف شما فقط جمعآوری ایمیل کاربران برای خبرنامه است، نیازی به گرفتن شماره تلفن یا آدرس دقیق ندارید. هرچه مسیر کاربر سادهتر باشد، احتمال تکمیل فرم بیشتر خواهد شد.
4 . بهبود CTAها (Call to Action)
CTA همان دکمه یا لینکی است که کاربر را به اقدام نهایی دعوت میکند. عباراتی مثل "همین حالا خرید کنید"، "ثبتنام رایگان" یا "دانلود کنید" نمونههای رایج CTA هستند. طراحی و متن CTA تأثیر مستقیمی بر نرخ تبدیل دارد.
چند نکته مهم در بهینهسازی CTA:
متن CTA باید روشن و عملی باشد.
رنگ CTA باید متضاد با رنگ اصلی صفحه باشد تا جلب توجه کند.
جایگاه CTA باید در نقاط کلیدی صفحه قرار گیرد (مثلاً بالای صفحه یا کنار توضیحات محصول).
حتی تغییر یک کلمه در CTA میتواند تفاوت بزرگی در نرخ تبدیل ایجاد کند.
5. استفاده از چت آنلاین و پشتیبانی سریع
خیلی از کاربران در مسیر خرید سوال یا ابهامی دارند. اگر پاسخ این سوالها را بهموقع دریافت نکنند، ممکن است سایت شما را ترک کنند. افزودن چت آنلاین یا پشتیبانی سریع میتواند این مشکل را حل کند. وجود یک پشتیبان آنلاین باعث میشود کاربر احساس کند تنها نیست و در صورت نیاز به کمک، کسی برای پاسخگویی حاضر است. این موضوع اعتماد کاربر را افزایش داده و احتمال تبدیل شدن او به مشتری را بیشتر میکند.
6.افزودن محتوای ویدئویی و تصاویر باکیفیت
محتواهای بصری نقش بزرگی در متقاعد کردن کاربر دارند. تحقیقات نشان میدهد لندینگ پیجهایی که ویدئو معرفی محصول دارند، نرخ تبدیل بالاتری نسبت به صفحات متنی دارند. تصاویر باکیفیت از محصول، ویدئوهای کوتاه آموزشی یا حتی انیمیشنهای ساده میتوانند کاربر را قانع کنند که محصول یا خدمات شما ارزش امتحان کردن را دارد. علاوه بر این، محتواهای بصری احساس واقعیتری از تجربه محصول به کاربر منتقل میکنند.
ابزارهای اندازهگیری نرخ تبدیل
برای اینکه بتوانیم نرخ تبدیل را بهبود بدهیم، قبل از هر چیز باید بتوانیم آن را بهدرستی اندازهگیری کنیم. بدون داشتن دادههای دقیق، همه تصمیمها بیشتر شبیه حدس و گمان خواهند بود. خوشبختانه ابزارهای متنوعی وجود دارند که کمک میکنند رفتار کاربران را در سایت تحلیل کرده و بفهمیم چه عواملی روی نرخ تبدیل تأثیر میگذارند. در ادامه به مهمترین ابزارهای اندازهگیری نرخ تبدیل اشاره میکنیم.
گوگل آنالیتیکس شناختهشدهترین ابزار برای تحلیل دادههای وبسایت است. این ابزار رایگان امکانات گستردهای ارائه میدهد؛ از آمار بازدیدکنندگان گرفته تا مسیر حرکت آنها در صفحات سایت. در زمینه نرخ تبدیل، گوگل آنالیتیکس این قابلیت را دارد که اهداف (Goals) تعریف کنید. مثلاً میتوانید مشخص کنید تکمیل یک فرم یا خرید محصول بهعنوان تبدیل محسوب شود و نرخ آن بهطور دقیق محاسبه گردد. علاوه بر این، گزارشهای مربوط به قیف فروش (Sales Funnel) نشان میدهد کاربر در کدام مرحله از مسیر خرید منصرف شده است.
هاتجر یکی از ابزارهای محبوب برای درک بهتر رفتار کاربران است. برخلاف گوگل آنالیتیکس که بیشتر بر دادههای عددی تمرکز دارد، هاتجر رفتار کاربر را بهصورت تصویری نمایش میدهد. ویژگیهای اصلی هاتجر:
نقشه حرارتی (Heatmap) برای نمایش قسمتهایی که بیشترین کلیک را دارند.
ضبط ویدئویی از جلسات کاربر برای مشاهده نحوه تعامل او با سایت.
امکان دریافت بازخورد مستقیم کاربران از طریق نظرسنجی کوتاه.
این قابلیتها کمک میکند بفهمید چرا کاربر در بعضی مراحل مسیر خرید متوقف میشود و چطور میتوانید تجربه او را بهتر کنید.
کریزی اگ شباهت زیادی به هاتجر دارد و تمرکز آن نیز بر تحلیل رفتار کاربران است. این ابزار امکاناتی مانند Heatmap، Scrollmap و Confetti Report ارائه میدهد.
Heatmap: نشان میدهد کدام بخشهای صفحه بیشتر مورد توجه کاربران بوده است.
Scrollmap: مشخص میکند کاربران تا چه حد در صفحه پایین آمدهاند.
Confetti Report: اطلاعات دقیقتری درباره منبع ترافیک و رفتار کاربران ارائه میدهد.
مزیت کریزی اگ نسبت به هاتجر این است که گزارشهای دقیقتر و متنوعتری برای تحلیل رفتار کاربران ارائه میدهد، هرچند رایگان نیست.
ابزارهای داخلی CRM
بسیاری از سیستمهایCRM (مدیریت ارتباط با مشتری) امکاناتی برای اندازهگیری نرخ تبدیل دارند. این ابزارها دادههای مربوط به تعامل مشتریان با کسبوکار را ثبت میکنند؛ مثل تعداد سرنخهای (Leads) ایجادشده، تعداد تماسها و در نهایت تعداد تبدیلهای موفق.
مزیت اصلی استفاده از CRM این است که دید کاملی از سفر مشتری (Customer Journey) به شما میدهد. یعنی میتوانید ببینید کاربر از چه مرحلهای وارد شده، چه تعاملاتی داشته و در نهایت چگونه به مشتری تبدیل شده است. این دید جامع کمک میکند تصمیمات دقیقتری برای بهبود نرخ تبدیل بگیرید.
جدول مقایسه ابزارهای اندازهگیری نرخ تبدیل
ابزار
مزایا
معایب
Google Analytics
رایگان، جامع، قابلیت تعریف اهداف و قیف فروش
پیچیدگی در استفاده برای افراد تازهکار
Hotjar
نقشه حرارتی، ضبط جلسات کاربر، دریافت بازخورد
نسخه رایگان محدودیت زیادی دارد
Crazy Egg
گزارشهای متنوع (Heatmap، Scrollmap، Confetti)
پولی بودن و هزینه نسبتاً بالا
ابزارهای CRM
دید کامل از سفر مشتری، ارتباط مستقیم با دادههای فروش
نیاز به پیادهسازی و هزینه بالاتر
هر کسبوکار باید با توجه به نیاز خود از یک یا چند ابزار استفاده کند. برای سایتهای تازهکار، Google Analytics بهترین انتخاب است چون رایگان و قدرتمند است. اما اگر بخواهید رفتار کاربر را بهصورت عمیقتری بررسی کنید، هاتجر یا کریزی اگ انتخابهای خوبی هستند. در نهایت، برای کسبوکارهایی که فرآیند فروش پیچیده دارند، استفاده از CRM بهترین راهکار خواهد بود.
اشتباهات رایج در مدیریت نرخ تبدیل
بهینهسازی نرخ تبدیل (CRO) فقط به معنی اضافه کردن چند دکمه یا تغییر رنگ CTA نیست. این فرآیند باید اصولی و مبتنی بر داده انجام شود. با این حال، بسیاری از کسبوکارها هنگام مدیریت نرخ تبدیل دچار اشتباهاتی میشوند که نهتنها نتیجهای به همراه ندارد، بلکه گاهی باعث کاهش نرخ تبدیل هم میشود. در ادامه به رایجترین این اشتباهات اشاره میکنیم.
۱. بیتوجهی به دادهها
بزرگترین اشتباه این است که بدون تحلیل دادهها تغییرات ایجاد کنید. بعضی مدیران فقط بر اساس حدس و سلیقه شخصی تصمیم میگیرند، در حالی که ابزارهایی مثل Google Analytics یا Hotjar دقیقاً نشان میدهند کاربران چه رفتاری دارند. وقتی دادهها را نادیده بگیرید، احتمال دارد زمان و هزینه زیادی صرف کنید اما هیچ بهبودی در نرخ تبدیل مشاهده نکنید.
۲. کپی CTAهای دیگران بدون تست
بعضی کسبوکارها دکمههای فراخوان به اقدام (CTA) سایتهای دیگر را کپی میکنند با این تصور که اگر برای آنها جواب داده، برای ما هم جواب میدهد. در حالیکه رفتار مخاطبان در صنایع مختلف متفاوت است. CTA مؤثر باید بر اساس تست A/B و شناخت دقیق کاربران طراحی شود. بدون تست، حتی بهترین CTA هم ممکن است نرخ تبدیل شما را پایین بیاورد.
۳. عدم بهینهسازی موبایل
امروزه بخش بزرگی از کاربران اینترنت از طریق موبایل وارد سایتها میشوند. اگر وبسایت شما روی موبایل تجربه کاربری خوبی ارائه ندهد، بخش زیادی از مخاطبانتان را از دست خواهید داد. فونتهای کوچک، دکمههای نامناسب یا فرمهای سختپرکردن در موبایل، همگی باعث کاهش نرخ تبدیل میشوند. بهینهسازی نسخه موبایل دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت است.
۴. پر کردن بیش از حد صفحات با متن
گاهی صاحبان سایت فکر میکنند هرچه توضیحات بیشتری بدهند، کاربر بیشتر متقاعد میشود. در حالیکه متن طولانی و شلوغ باعث خستگی کاربر میشود و او را از ادامه مسیر منصرف میکند. بهتر است صفحات را ساده، هدفمند و کوتاه طراحی کنید و در کنار متن از تصاویر و ویدئوهای جذاب کمک بگیرید.
مدیریت نرخ تبدیل فرآیندی دقیق و حساس است. بیتوجهی به دادهها، کپیکاری بدون تست، نادیده گرفتن کاربران موبایل و شلوغ کردن صفحات، چهار اشتباه رایجی هستند که میتوانند مانع رشد کسبوکار شوند.
نرخ تبدیل ایدهآل چقدر است؟
یکی از سوالهای رایج مدیران کسبوکار این است که چه عددی برای ما در نرخ تبدیل ایدهآل محسوب میشود؟ واقعیت این است که پاسخ مشخص و یکسانی برای همه وجود ندارد. نرخ تبدیل بسته به صنعت، نوع محصول و حتی مدل بازاریابی، میتواند تفاوت زیادی داشته باشد.
مقایسه نرخهای متوسط جهانی
طبق گزارشهای معتبر بازاریابی، میانگین نرخ تبدیل در سطح جهانی برای فروشگاههای اینترنتی بین ۲تا ۳ درصد است. یعنی از هر ۱۰۰ بازدیدکننده، حدود ۲ یا ۳ نفر خرید میکنند. در حالی که نرخ تبدیل صفحات فرود (Landing Pages) بهطور متوسط نزدیک به ۹درصد گزارش شده است. این اختلاف نشان میدهد نوع صفحه و هدف شما چقدر میتواند روی نرخ تبدیل اثر بگذارد.
مثالهایی از صنایع مختلف
در فروشگاههای اینترنتی پوشاک، نرخ تبدیل معمولاً بین ۱.۵ تا ۳ درصد است.
در وبسایتهای آموزشی، ثبتنام در دورهها یا دانلود فایلها ممکن است بین ۵ تا ۱۰ درصد باشد.
در حوزه خدمات مالی، نرخ تبدیل فرمهای درخواست میتواند حتی به ۱۰ تا ۱۲ درصد برسد.
در اپلیکیشنهای موبایل، نرخ تبدیل نصب برنامه معمولاً بین ۲ تا ۵ درصد قرار دارد.
چند درصد خوبه؟
پس نرخ تبدیل ایدهآل دقیقاً چند درصد است؟ پاسخ ساده این است: هر نرخی که بالاتر از میانگین صنعت شما باشد. اگر رقبای شما به طور متوسط نرخ تبدیل ۲ درصد دارند و شما به ۴ درصد برسید، یعنی عملکردتان عالی است. بنابراین به جای مقایسه با اعداد کلی، بهتر است معیار خود را صنعت و بازار هدف قرار دهید.
نتیجهگیری
فهمیدن اینکه نرخ تبدیل چیست به ما کمک میکند یکی از مهمترین شاخصهای بازاریابی دیجیتال را درک کنیم. این معیار نشان میدهد چه تعداد از بازدیدکنندگان سایت حاضر میشوند به مشتری یا کاربر فعال تبدیل شوند. واقعیت این است که ترافیک بالا به تنهایی ارزشی ندارد، مگر اینکه درصد قابلتوجهی از کاربران اقدام موردنظر ما را انجام دهند. به همین دلیل، تمرکز بر بهبود تجربه کاربری، افزایش سرعت سایت، تولید محتوای هدفمند، ایجاد اعتماد و جذب ترافیک هدفمند، نقش اساسی در رشد واقعی کسبوکار دارد.
روشهای متنوعی برای افزایش نرخ تبدیل وجود دارد؛ از اجرای تستهای A/B و سادهسازی فرمها گرفته تا طراحی CTAهای جذاب، استفاده از ویدئو و پشتیبانی آنلاین. نمونههای موفق جهانی و داخلی نشان دادهاند که حتی تغییرات کوچک میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. نکته مهم این است که بهینهسازی نرخ تبدیل یک فرآیند مداوم است و نیازمند تحلیل دادهها و اجرای مداوم اصلاحات هوشمندانه خواهد بود.
برای بسیاری از کسبوکارها، انجام این فرآیند بدون تخصص کافی دشوار است. در اینجا استفاده از خدمات مشاوره و تیمهای حرفهای میتواند بهترین انتخاب باشد. شرکت وب وان با تجربه در طراحی UX، بهینهسازی سرعت سایت و اجرای تستهای حرفهای، به شرکتها کمک میکند تا نرخ تبدیل خود را چند برابر کنند و از همان ترافیک فعلی سود بیشتری به دست آورند. اگر به دنبال رشد واقعی هستید، همین حالا بهترین زمان برای شروع بهینهسازی است. برای کسب اطلاعات بیشتر لطفا با کارشناسان ما در وب وان تماس حاصل نمایید.
نرخ تبدیل شاخصی است که نشان میدهد چند درصد از بازدیدکنندگان سایت اقدام موردنظر ما مثل خرید، ثبتنام یا پر کردن فرم را انجام میدهند. اهمیت آن در این است که نشان میدهد تلاشهای بازاریابی و طراحی سایت واقعاً به نتیجه منجر شده یا نه.
2. چطور نرخ تبدیل را محاسبه کنیم؟
فرمول نرخ تبدیل ساده است:
تعداد اقدامات موفق ÷ تعداد کل بازدیدکنندگان × ۱۰۰ برای مثال اگر ۵۰۰ نفر از ۱۰,۰۰۰ بازدیدکننده خرید کنند، نرخ تبدیل شما ۵ درصد خواهد بود.
3. نرخ تبدیل خوب چند درصد است؟
نرخ تبدیل ایدهآل بسته به صنعت متفاوت است. در فروشگاههای اینترنتی معمولاً بین ۲ تا ۳ درصد است، در سایتهای آموزشی میتواند تا ۱۰ درصد برسد و در خدمات مالی حتی بالاتر هم باشد. معیار درست، مقایسه با میانگین صنعت شماست.
4. مهمترین عوامل تأثیرگذار بر نرخ تبدیل کداماند؟
طراحی تجربه کاربری (UX)، سرعت سایت، محتوای بهینهشده، اعتمادسازی (نمادها و SSL)، و جذب ترافیک هدفمند از طریق سئو، اصلیترین عواملی هستند که بر نرخ تبدیل اثر میگذارند.
5. چطور میتوان نرخ تبدیل را افزایش داد؟
روشهای متعددی وجود دارد: اجرای تست A/B، سادهسازی فرمها، طراحی CTAهای جذاب، افزودن ویدئو و تصاویر باکیفیت، استفاده از چت آنلاین.